آرماگدونپايگاه خبری،اطلاع رسانی آرماگدون 23 تير 1392 ساعت 14:30 http://armageddon.ir/vdca.on6k49nie5k14.html -------------------------------------------------- عنوان : مصائب مسلمانان میانمار تمامی ندارد -------------------------------------------------- احساسات زشت ضداسلامی از همان برخوردهای اول یک سال پیش میان بودایی‌ها و اقلیت "روهینگیا" در استان "راخین" مشهود بود؛ اما این احساس دشمنی حالا به سراسر کشور گسترش یافته و باعث شده مسلمانان در بسیاری از بخش‌های دیگر این کشور هم هدف حمله قرار گیرند. متن : به گزارش «آرماگدون» ، "جاناتان هد" خبرنگار سرویس جهانی بی بی سی مشاهدات خود از سفر به میانمار و وضعیت تأسفبار مسلمانان این کشور را به شرحی که در پایین می خوانید گزارش کرده است: از شروع درگیری‌های فرقه‌ای در غربی‌ترین استان میانمار یک سال می‌گذرد. در نتیجه این درگیری‌ها ۱۴۰ هزار نفر از خانه‌هایشان رانده شده‌اند و این خشونت‌ها در آغاز کار دولت جدید و اصلاح‌‌طلب این کشور سایه سنگینی بر آن انداخته است. احساسات زشت ضداسلامی از همان برخوردهای اول یک سال پیش میان بودایی‌ها و اقلیت "روهینگیا" در استان "راخین" مشهود بود؛ اما این احساس دشمنی حالا به سراسر کشور گسترش یافته و باعث شده مسلمانان در بسیاری از بخش‌های دیگر این کشور هم هدف حمله قرار گیرند. در استان راخین تقریبا همه آوارگان از گروه قومی روهینگیا هستند و وضعیت دشوار آن ها باعث سرازیر شدن کمک‌های بین‌المللی به سویشان شده است. این کمک‌ها عمدتا از طریق سازمان‌های غیردولتی و مؤسسات وابسته به سازمان ملل منتقل می‌شود. دولت از تأثیر تبلیغاتی منفی ناشی از تبعیض دیرینه علیه اقلیت روهینگیا آگاه شده و دستور انجام تحقیقات رسمی درباره این خشونت‌ها را صادر کرده است. دولت در رساندن کمک‌های بین‌المللی به قربانیان هم همکاری می‌کند. اما آنطور که در سفر اخیرم به ایالت راخین متوجه شدم، اوضاع اقلیت روهینگیا تغییر چندانی نکرده است. در واقع، موقعیت شکننده این اقلیت بیش از قبل تضعیف شده است. در کنار خصومت شدید اکثریت بوداییان ساکن راخین، سیاست غیررسمی جداسازی و تبعیض دولت که محدودیت‌هایی را برای اقلیت روهینگیا ایجاد می‌کند، آن ها را در این منطقه فقیر در حاشیه قرار داده و به آن ها این احساس را می‌دهد که حضورشان به رسمیت شناخته نمی‌شود. همزمان با سفر من به این منطقه، "آلن دانکن" وزیر توسعه بین‌المللی انگلیس، برای بازدید از نحوه هزینه شدن کمک ۱۰ میلیون دلاری انگلیس به استان راخین و ارزیابی چشم‌انداز برقراری آشتی میان طرفین به آنجا آمده بود. طبق انتظار، برنامه سفر وزیر بسیار فشرده بود و او مدت کوتاهی را در هریک از اردوگاه‌ها می‌گذراند. در تمام طول این سفر، ژنرال "زاو وین" معاون وزیر مرزهای میانمار، و چند جوخه مأمور پلیس و سرباز ارتش همراه او بودند. با این وجود، آوارگان روهینگیایی که با او ملاقات داشتند صریحا از وضعیتشان ابراز نارضایتی می‌کردند. یک زن آواره فریاد زد: «ما فقط می‌خواهیم به خانه‌هایمان برگردیم. من حقوق شهروندی‌ام را می‌خواهم. می‌خواهم به زندگی سابقم برگردم.» اردوگاه او تنها چند کیلومتر با شهر "سیتوه" مرکز استان، فاصله داشت، اما ساکنان اردوگاه اجازه نداشتند برای تهیه مایحتاج یا کار کردن به آنجا بروند. ایست‌های بازرسی نظامی در اطراف سیتوه مستقر شده اند و به روهینگیایی‌ها اجازه مسافرت نمی‌دهند. اما بودایی‌ها معمولا اجازه دارند آزادانه به هرجا که می‌خواهند سفر کنند. شرایط و امکانات اردوگاه‌ها اندکی بهبود پیدا کرده است. غذای کافی به آن ها می‌رسد و دولت کار ساخت خانه‌هایی با کمی ارتفاع از سطح زمین را آغاز کرده تا روهینگیایی‌ها از عوارض بارندگی‌ها در امان باشند. اما این خوابگاه‌های ابتدایی تفاوت فاحشی با خانه‌های مستحکم و مجزایی دارند که برای اندک آوارگان بودایی ساخته شده است. آوارگان بودایی در شهرک‌هایی اسکان داده شده اند که امکانات به‌مراتب بهتری دارند و در محل ‌های بهتری از اردوگاه‌های روهینگیایی‌ها ساخته شده‌اند. اردوگاه‌های روهینگیایی با هر بارندگی فورا شکل باتلاق را به خود می‌گیرند و این اواخر هر روز باران باریده است. ممنوعیت سفر برای روهینگیایی‌ها باعث می‌شود آن ها نتوانند برای درمان و یا حتی زایمان به بیمارستان بروند. مقامات میانمار نگرانی‌های امنیتی را دلیل برقراری این محدودیت‌ها اعلام می‌کنند؛ اما إعمال محدودیت ها در مورد تنها یک گروه، یادآور دوران "آپارتاید" در آفریقای جنوبی و یا جداسازی و تبعیض علیه سیاهپوستان در ایالات جنوبی امریکاست. یکی از دغدغه‌های وسواس‌گونه رایج، نگرانی از نرخ بالای زاد و ولد است. بودایی‌های سراسر میانمار معتقدند که مسلمانان به دلیل داشتن همسران و فرزندان بیشتر، در آینده اکثریت جمعیت کشور را تشکیل خواهند داد. البته طبق آمار رسمی، فقط ۴ درصد جمعیت این کشور مسلمان هستند؛ اما یکی از کارکنان یک سازمان غیردولتی بین‌المللی با عصبانیت به من گفت که حملات علیه روهینگیایی‌ها و انزوای این اقلیت، باعث مختل شدن برنامه کنترل خانواده کشور شده، آن هم در حالی که این برنامه پیش از این پیشرفت قابل توجهی داشت. احساس خصومت شدید بودایی‌ها نسبت به روهینگیایی‌ها، برای دولت‌های محلی و مرکزی مشکلی بسیار جدی است. حزب "توسعه ملیت‌های راخین" حالا یکی از بزرگترین احزاب حاضر در پارلمان است و معمولا به تهییج احساسات ضداسلامی متهم می‌شود. آنطور که یکی از سخنگویان این حزب می‌گوید، حتی اگر دولت هم بخواهد روهینگیایی‌ها را به خانه‌هایشان بازگرداند، مردم محلی اجازه این کار را نخواهند داد. من در یک سالن ورزش بزرگ در این شهرک شاهد تمرین سخت مردان جوان بودم. بعضی از آن ها آرزو دارند در بازی‌های ورزشی جنوب شرقی آسیا که اواخر امسال در میانمار برگزار می‌شود، به نمایندگی از کشورشان حضور پیدا کنند. برگزاری این مسابقات یکی دیگر از نقاط عطف در خروج این کشور از انزوای بین‌المللی است. اما این ورزشکاران در برخورد با روهینگیایی‌ها هیچ انعطافی از خود نشان نمی‌دهند. "کیاو لیاو وین" مربی تکواندو، به من گفت: «زندگی در کنار آن ها ممکن نیست و ما تمایلی به این کار نداریم. آن ها به کشور ما حمله کردند. این فقط حرف من نیست، از هر بودایی ساکن راخین سؤال کنید، همین را خواهید شنید.» در سیتوه تنها یک محله مسلمان‌نشین باقی مانده؛ این محله که "آنگ مینگالا" نام دارد، با ایست‌های بازرسی متعدد از محلات اطراف جدا شده است. ما که همراه وزیر توسعه بین‌المللی سفر می‌کردیم، بعد از هفته‌ها اولین خارجیانی بودیم که پا به این منطقه می‌گذاشتیم. در آنجا به "عزیز" برخوردم. این مرد جوان و باهوش در سفر قبلی‌ام کمکم کرده بود. او حالا در این محل، که به محله روهینگیایی‌ها تبدیل شده، گیر افتاده است. عزیز به من گفت که هفته‌ای دو بار هیأت کوچکی اجازه پیدا می‌کند به محلات مسلمان‌نشین بیرون شهر سرکشی کند. مرد دیگری که قبلا به من کمک کرده بود، "آنگ وین" نام دارد. او یکی از محترم‌ترین رهبران روهینگیایی است و صراحت کلام زیادی دارد. من مجبور بودم برای ملاقات با او، با مأموران یک ایست بازرسی پلیس چانه بزنم. او در ماه فوریه (بهمن ۱۳۹۱) به‌خاطر تلاش برای ملاقات با گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل بازداشت شد و پس از آن به این محله گریخت. اما حالا از همسر، فرزندان و پدر ۹۵ ساله‌اش جدا افتاده است. او بارها تلاش کرده مجوز لازم برای دیدن آن ها را بگیرد، اما هر بار با درخواستش مخالفت شده است. وضعیت روهینگیایی‌هایی که در جریان خشونت‌ها از روستاهایشان بیرون رانده نشده اند هم چندان بهتر نیست. من با قایق به سمت شمال رفتم تا از دهکده "آه‌نوک پین" دیدن کنم. این دهکده کوچک که با قایق دو ساعت با سیتوه فاصله دارد، مسلمان‌نشین است؛ اما روستاهای بودایی‌نشین از همه طرف دور آن را فرا گرفته اند. در آه‌نوک پین، سربازان در راه‌ها نگهبانی می‌دهند و مسلمانان می‌گویند از این بابت از آن ها متشکرند. اما اهالی دهکده حق ترک آن را ندارند. البته حتی اگر اجازه این کار را داشتند هم ممکن بود از ترس حمله همسایگان بودایی‌شان از آن صرف نظر کنند. علاوه بر این، در جریان ناآرامی‌های اخیر، همه قایق‌ها و دام‌هایشان غارت شد. آن ها می‌گویند که دهکده‌شان ۲۰۰ سال قدمت دارد و مهاجران غیرقانونی بنگالی نیستند. اما هیچیک از آن ها تابعیت میانمار را نداشتند. برای همگی کارت‌های هویت سفیدی صادر شده بود. "علی جوفر" مرد جوانی که با وجود پزشک نبودن به عنوان کارشناس امور پزشکی دهکده تعیین شده بود، گفت: «این مسأله خیلی برای ما مهم است. اگر با این کارت‌ها به بیرون از دهکده سفر کنیم، بازداشت می‌شویم.» نتیجه این وضعیت این است که هیچکدام از اهالی دهکده نمی‌توانند به بیمارستان بروند. دختر ۱۸ ساله‌ای بنام "مریان" در حالی که می‌لرزید و اشک می‌ریخت، با رنگی پریده در خانه حصیری خانواده شوهرش نشسته بود. خانه او در آتش سوخته و شوهرش یکی از ۱۷۰ مرد ساکن دهکده است که بعد از درگیری‌های اخیر زندانی شده اند. مریان از زمان به دنیا آوردن پسر شش ماهه‌اش به‌سختی بیمار است. او نمی‌تواند راه برود و یا به نوزادش شیر بدهد. مردان باقی مانده در "آه‌نوک پین" پیاده به مسجد آبی و کوچک دهکده می‌روند و قبل از نماز خواندن، خود را در برکه دهکده می‌شویند. یک سازمان غیردولتی تراکتورهای ساده‌ای را در اختیارشان قرار داده تا بعد از یک سال بتوانند کشاورزی را از سر بگیرند. اما کشور به شدت گرفتار کینه و خصومت است و ارتباط آن ها با جهان خارج قطع شده است. در چنین فضایی این کشاورزان چگونه خواهند توانست محصولاتشان را بفروشند؟»