افراطی‌های اروپا قدرت می‌گیرند
افراطی‌های اروپا قدرت می‌گیرند
انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه، احزاب این کشور سیاست‌های اسلام‌هراسی را به‌طور بی‌سابقه‌ای تبلیغ می‌کردند.نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه واقعیتی جدید و نگران‌کننده را در اروپا نشان می‌دهد. نتیجه واقعی این انتخابات پیروزی راست افراطی در اروپاست.
دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۳۲
کد مطلب: 695
همانطور که انتظار می‌رفت فرانسوا اولاند نامزد حزب سوسیالیست فرانسه که چندین ماه درنظرسنجی‌ها پیشتاز بود، نیکلا سارکوزی رئیس‌جمهور این کشور را شکست داد و به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید فرانسه انتخاب شد.حزب سوسیالیست اولاند که به‌مدت بیش از ۳ دهه نتوانسته بود رئیس‌جمهور این کشور را برکنار کند اکنون باید این پیروزی بزرگ را جشن بگیرد اما برنده واقعی انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه احزاب چپگرای این کشور نیستند بلکه راست‌های افراطی اروپا هستند.
علت پیروزی راست‌های افراطی اروپا هم مشخص است. در انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه، احزاب این کشور سیاست‌های اسلام‌هراسی را به‌طور بی‌سابقه‌ای تبلیغ می‌کردند. پوپولیسم راستگرا که زمانی به حاشیه رفته بود سنگرهای جریان اصلی سیاسی اروپا را با سرعت زیادی فتح کرد. حتی تاکنون هم اکثر کارشناسان مسائل بین‌الملل نتوانسته‌اند پیش‌بینی کنند مضامین قوانین ضد‌مهاجرتی چقدر در احزاب راستگرا ریشه دوانده است. همچنین پی بردن به این موضوع که آیا پوپولیست‌های اروپا به نقطه اوج قدرتشان خواهند رسید یا اینکه به‌طور دائمی به پیشرفت ادامه خواهند داد دشوار است اما یک چیز مشخص است: در هیچ مرحله‌ای از تاریخ پس از جنگ در اروپا، نفوذ و تاثیر راست‌های افراطی مانند چیزی که امروزه شاهد آن هستیم گسترده و فراگیر نبوده است. در دور نخست انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه، از هر ۵رای‌دهنده فرانسوی تقریبا یک نفر تصمیم گرفتند به مارین لوپن رهبر حزب افراطی «جبهه ملی فرانسه» رای دهند. مارین که به‌عنوان رهبر حزب جبهه ملی فرانسه جانشین پدرش ژان ماری شد با مسئولیت‌های زیادی روبه‌رو بود و روابط این حزب با گروه‌های نئونازی و ضد‌یهودی را قطع کرد اما مارین لوپن یک خواسته تغییرناپذیر را دنبال می‌کرد و آن نفرت از مهاجران مسلمان بود. تاکتیک وی برای برجسته‌کردن موضوع نژاد پرستی در فرانسه به‌خوبی موثر واقع شد. مارین لوپن در نخستین رقابتش برای رسیدن به ریاست‌جمهوری در فرانسه، آرای زیادی را در مقایسه با پدرش به دست آورد.
بدترین موضوع این بود که سیاستمداران فرانسوی سخنان مارین لوپن را تقلید می‌کردند.در ماه مارس نیکلاسارکوزی در مبارزات انتخاباتی‌اش ۲هفته را صرف این کرد که درباره خطرهایی که گوشت حلال برای فرانسوی‌ها دارد سخنرانی کند.
در روزهای منتهی به دور نخست انتخابات، سارکوزی بارها در مورد ریشه‌های مسیحیت در فرانسه صحبت کرد. وی از این موضوع که بسیاری از اتباع خارجی در فرانسه به سر می‌برند انتقاد کرده و همچنین دین اسلام را تهدیدی برای ارزش‌های فرانسه خوانده بود.یکی از ویدئوهای مبارزات انتخاباتی سارکوزی که هفته گذشته پخش شد به ترس مردم فرانسه از خارجی‌ها اشاره می‌کرد. دوربین به سمت ده‌ها نفر از مهاجران آفریقایی تنظیم شده بود که در یکی از سواحل فرانسه پیاده می‌شدند و سارکوزی هم وعده کاهش مهاجران را می‌داد. هنگامی که رئیس‌جمهور فرانسه در مناظره تلویزیونی‌اش با اولاند سعی در جذب هواداران لوپن داشت کسی از این موضوع تعجب نکرد. موضوعی که در رابطه با مبارزات انتخاباتی فرانسه عجیب به‌نظر می‌رسید این بود که اولاند تلاش می‌کرد خودش را هر چه بیشتر به جناح راست‌افراطی این کشور نزدیک‌تر کند. هنگامی که سارکوزی ادعا می‌کرد عامل تنش بین گروه‌های نژادی فرانسه حضور اسلام در این کشور است، اولاند متعهد شد که حضور زنان برقع‌پوش در جامعه را محدود کند.هنگامی که سارکوزی موضوع خوردن گوشت حلال را مطرح کرد، اولاند متعهد شد که در طول دوره ریاست‌جمهوری‌اش دیگر به رستوران‌های مدارس فرانسه اجازه ندهد غذای حلال توزیع کنند. اولاند برای کنار زدن رقیبش حتی از این هم فراتر رفت و تاکید کرد که بر خلاف سارکوزی، وی از اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی طرفدار ایجاد محدودیت برای دخترانی بود که در مدارس فرانسه از پوشش صورت استفاده می‌کردند.
البته مبارزات انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه از درجه‌بندی‌های متفاوتی برخوردار بود. مارین لوپن به‌صورت علنی مخالف حضور مهاجران خارجی در فرانسه بود اما سارکوزی به‌صورت غیرمستقیم مخالفتش را با حضور مهاجران در این کشور ابراز می‌کرد. اولاند واقعا نمی‌خواست علیه مهاجران اظهارنظر کند. وی فقط به این خاطر به مخالفت‌های گسترده علیه مهاجران اشاره می‌کرد که بتواند به‌عنوان رئیس‌جمهور فرانسه انتخاب شود. این جناح راست افراطی بود که روند و جهت مبارزات انتخاباتی فرانسه را مشخص می‌کرد. نامزدهای جریان اصلی انتخابات در نهایت خط‌مشی‌های حزب مارین لوپن را می‌پسندیدند.
تمام این مسائل فراتر از فرانسه اهمیت پیدا می‌کند. به‌دلیل اینکه از نظر تاریخی هر چیزی که در فرانسه اتفاق می‌افتد اغلب حاکی از روندی است که در قاره اروپا روی خواهد داد. این موضوع بدین صورت نیست که اکثر اروپایی‌ها انقلاب فرانسه را مهد دمکراسی مدرن می‌دانند.حتی در شرایط کنونی، فرانسه در مرکز جاذبه سیاسی اروپا قرار دارد. تاکنون پوپولیست‌ها بزرگ‌ترین موفقیت‌هایشان را در کشورهایی مانند هلند، ایتالیا و لهستان جشن گرفتند اما فرانسه مانند هلند کشور کوچکی نیست، مثل ایتالیا از نظر سیاسی کشور ناکارآمدی به حساب نمی‌آید و مانند لهستان دمکراسی جدید و کم‌سابقه‌ای ندارد. ماجرای غم‌انگیزی که چند هفته اخیر در فرانسه اتفاق افتاد بیانگر افزایش تمایل بیشتر اروپایی‌ها به پیروی از سیاست‌های احزاب جناح راست افراطی است و این موضوع نشان می‌دهد که اتفاقات بدتری در راه خواهد بود.
احزاب سیاسی شناخته شده در سراسر قاره اروپا همانند فرانسه ابتدا متعهد شدند که از افزایش قدرت رهبران پوپولیستی مانند یورگ هایدر سیاستمدار راست‌افراطی اتریش یا گیرت ویلدرز نماینده افراطی و اسلام ستیز هلند جلوگیری کنند. قرار بود تمام دمکرات‌ها در مبارزه‌شان علیه تهدید احزاب راست افراطی متحد شوند اما اتحاد آنها زیاد طول نکشید.درحالی‌که احزاب پوپولیستی در این کشورها به‌قدرت رسیدند، دولت‌های ائتلافی سنتی به‌خصوص آنهایی که توسط احزاب راست میانه شکل گرفتند اکثریت خود را از دست دادند. رهبران احزاب راست‌میانه به این موضوع پی بردند که برای اینکه قدرت را به دست آورند یا بتوانند آن را حفظ کنند باید با احزاب پوپولیست همکاری کنند. در نتیجه، احزاب راست میانه در تمام کشورهای اروپا که زمانی متعهد شده بودند با احزاب راست افراطی مبارزه کنند به این موضوع پی بردند که باید با آنها همکاری کنند تا بتوانند به فعالیت‌شان ادامه دهند.احزاب چپگرا تمایلات احزاب راست‌میانه برای قربانی کردن اصول برای سیاست‌های انتخاباتی را محکوم کردند اما درحالی‌که آنها برای آرام‌کردن اوضاع تلاش می‌کنند، می‌دانند که بسیاری از هواداران پوپولیستی از طریق پایگاه خودشان جذب می‌شوند. تمایل رهبران احزاب چپگرا برای مخالفت با مهاجرت، افزایش چشمگیری یافته است. برای مثال در آلمان مشهورترین سیاستمدار پوپولیست اکنون به عضویت حزب سوسیال دمکرات درآمده است. تیلو سارازین یکی از سیاستمداران مشهور آلمانی است که کتابی به نام «آلمان خودش را از بین می‌برد» نوشت. وی در این کتاب پرفروش به این موضوع پرداخت که مهاجران ترک از نظر ژنتیک افراد پستی هستند. به خاطر اینکه تیلو سارازین قول داده است اظهارات نژادپرستانه‌ای در آینده نگوید، تا امروز عضوی از حزب سوسیال دمکرات آلمان باقی مانده است.انتخابات ریاست‌جمهوری امسال فرانسه نشان داد که اروپایی‌ها تصمیم گرفته‌اند این ایده‌ها را وارد جریان اصلی سیاسی کنند.
Share/Save/Bookmark
مرجع : همشهری آنلاین